ناشناس ( تحصیلات : راهنمایی ، ۱۵ ساله )

باسلام.خسته نباشید.من یه دوسالی میشه ک نامزد کردم با پسری ک هیچ علاقه ایی بهش ندارم .ب اجبار خانواده این ازدواج صورت گرفت .اولش گفتم شاید یه مدتی بگذره رابطم باهاش بهتر میشه ولی بهتر نشد.من پیش دعانویس رفتم ک واقعا اشتباه کردم ولی جواب نداد.چندباری هم میخواستم بایه مشاور خوب صحبت کنم ولی گفتم مگ مشاوره میخواد چی بگه؟؟(بهم میگ که برو باهاش صحبت کن)که من اینکارو کردم ولی جواب نداد.الان هم که دبگ نمیشه کاری کرد یهنی اینکه من دیگ امیدی ندارم ک بخوام ازش جدا بشم.اما این سایتو دیدم گفتم منک همه کار واس جدایی از این اقا رو انجام دادم بزار این یکی شاتس رو هم انجام بدم.
خیلی خوشحال میشم کمکم کنید.تشکر


مشاور (خانم طیبه قاسمی)

با عرض سلام خدمت دختر عزیزم دختر گلم با توجه به اینکه سن شما مناسب ازدواج نبوده و خیلی زود اقدام کردید و هنوز معیارهای مناسبی برای دوست داشتن یا نداشتن طرف مقابل ندارید ، اگر هنوز عقد نکرده اید و نامزدی شما بدون عقد بوده ، حتما تجدید نظر بکنید و زندگی خود را باریسک شروع نکنید ولی اگر نامزدی شما با عقد بوده به خودتان وایشان بیشتر زمان بدهید تا بتوانید انتخاب درستی داشته باشید ، با خانواده ات هم صحبت بکن و دلایل این انتخاب آنها را جویا بشو و نقاط قوت و ضعف این آقا پسر را برای خود یادداشت کن و ببین واقعا این پسر چند ویژگی خوب و چند ویژگی بد دارد . وآیا این فرد توان خوشبخت کردن شما را دارد ؟ و چقدر به شما علاقه مند است ؟ اگر علاقه زیادی به شما داشته باشد و هنر این ابراز علاقه را داشته باشد به مرور میتواند شما را به خودش علاقه مند کند . توصیه من به شما این است که فعلا اقدام به ازدواج نکنید تا دلتان را با ایشان یکی نکرده اید به زیر یک سقف نروید و این نوعی خیانت به خودو ایشان است و در نهایت فرزندان شما هم دچار مشکل میشوند و زندگی پر از رنجی خواهید داشت . یک علاقه حداقلی لازم است برای اطمینان به وجود عشق و علاقه در زندگی است؛ وگرنه نمی‌گویم اگر از اول علاقه نبود بعداً ایجاد نمی‌شود و حتماً این زندگی به هم خواهد خورد؛ چون مواردی هم -خصوصا در ازدواجهای سابق- بوده که اصلاً علاقه در میان نبوده و یا مردد بوده که طرفش را می‌خواهد یا نه و اقدام کرده؛ اما بعداً علاقه ایجاد شده؛ ولی این را به صورت کلی نمی‌شود توصیه کرد؛ چون اطمینان به ایجاد علاقه وجود ندارد و اگر بعداً علاقه ایجاد نشود طرفین دچار مشکل خواهند شد. ولی در هر صورت با آگاهی کامل اقدام کنید که دچار مشکل نشوید .عشق و علاقه در یک زندگی مشترک برای ایجاد عشق و علاقه در یک زندگی باید تلاش جدی داشت. یک زن و یک مرد زمانی می‏ توانند به خودشان و همسرشان کمک کنند که مهارت و آگاهی‏ های خود را در زمینه ‏ی همسرداری به درستی بالا ببرند تا بتوانند با برقراری ارتباط موثر، وظایف و مسئولیت خود را به خوبی و به بهترین نحو انجام دهند. اگر همسران از فقر یا کمبود دانش همسرداری ، در رنج باشند و به جای رفع علت ‏ها، دچار بازی با معلول ‏ها شوند، دیر یا زود در انجام وظایف مربوطه با مشکلات حادی رو به رو خواهند شد و دچار انواع بیماری‏ ها، افسردگی، اضطراب، خستگی، ناتوانی و بی ‏تفاوتی شده و هیجان و صمیمیت زندگی مشترکشان، به آرامی از دست خواهد رفت.اما بسیاری از زنان و مردان به علت ناآگاهی و باورهای غلط، تصور می‏ کنند در زندگی مشترک، حق و قدرت انتخاب ندارند و نمی‏ توانند بر اندیشه و نگرش خویش مدیریت کنند و به‏ طور معمول می ‏گویند: «من نمی ‏توانم... من اراده ندارم... می‏ خواهم ولی قدرت اجرا ندارم... من در رضایتمندی زندگی مشترک، نقشی ندارم... اگر همسرم یا دیگران تغییر کنند، زندگی ‏ام بهتر می‏ شود و...»در نتیجه خود را در مدیریت ذهن و کنترل احساس و رفتارشان ناتوان و درمانده می‏ بیند و در نهایت، اسیر اندیشه ‏های منفی شده و در ساختن زندگی مشترک، نقشی غیرمسئولانه، منفعلانه و منفی بر عهده می گیرند و مدام با برچسب زدن، به سرزنش و انتقاد آشکار یا پنهان از خود، همسر و دیگران می ‏پردازند، کارهای اشتباه خود را توجیه می‏ کنند و در هر زمینه ‏ای به داوری و پیش ‏داوری می ‏پردازند، انرژی خود را بیشتر در مسیر منفی و تخریب به کار می‏ گیرند و بیشتر روی کمبودها و نقاط منفی خود، همسر و فرزندان تمرکز می‏ کنند. در نتیجه خود و زندگی مشترک را در مسیر تلخی و بدبختی بیشتر قرار می ‏دهند.اگر هر زن و مردی عمیقاً بخواهد زندگی مشترک خود را در جهت مثبت‏ تغییر دهد، آن‏ وقت مساله ‏ی توافق پیش می ‏آید و در واقع زوج با خواستن و انگیزه ‏ی قوی، در مسیر توانستن قرار می ‏گیرد.اگر به گذشته ‏ی خود توجه کنیم، همه ‏ی ما در طول زندگی، موفقیت ‏هایی داشته ‏ایم. اگر موفقیت‏ های به دست آمده را تجزیه و تحلیل کنیم، متوجه خواهیم شد که در میان انبوه آرمان‏ ها و آرزوهای خود، فقط به آنچه که واقعاً و عمیقاً و با انگیزه ‏ی قوی می‏ خواستیم، رسیده ‏ایم، بنابراین با انگیزه‏ ی قوی و کافی، باید دست به کار شد و پذیرفت که زندگی مشترک مطلوب، با خود من شروع می‏ شود و می‏ بایست از هر فرصتی، برای رشد در جهت مثبت و سازنده استفاده کرد.و درپایان برای رسیدن به حال بهتر پیشنهاد میکنم علاوه بر محکم کردن رابطه خود با خداوند که آن محبت را در دلها ایجاد میکند، به یک مشاور خوب مراجعه کنید تا بهتر و متناسب با شرایط شما راهنمایی کاربردی تری به شما بدهد .هرچقدر آگاهی شما بیشتر باشد زندگی راحت تری خواهید داشت . با آرزوی انتخاب آگاهانه و زندگی عاشقانه برای شما